کد مطلب:36636
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:18
چگونه مي توان نظريه ولايت فقيه را براي افراد غير مسلمان توجيه كرد ؟
هـمانگونه كه از سئوال روشن است تبيين ولايت فقيه براي مسلماني كه عقايد وارزشهاي اسلامي را پـذيرفته , كار آساني است , ولي اگر خواستيم اين نظريه را براي غير مسلمان توجيه كنيم , اين كار با كار قبلي متفاوت خواهد بود . پس از پيروزي انقلاب , مسائل انقلاب اسلامي در سطح گسترده اي در رسانه هاي مختلف جهاني مورد توجه قرار گرفت . يكي از مسائل اختصاصي نظام اسلامي , مساله ولايت فقيه است . دشـمـنـان چـون به اهميت مساله پي برده بودند تلاش گسترده اي را براي مشوش كردن اذهان نسبت به اين مساله آغاز كردند . هر كس اندك توجهي به نوشته ها وگفته هاي آنان در اين زمينه بكند ; انواع اتهامات و بدگويي ها را در آنها خواهدديد . بـا تـوجـه به تلاش دشمنان در جهت تخريب اين امر مهم از يك سو و با عنايت به درخواست جدي حـقـيقت جويان در كشورهاي غير اسلامي نسبت به كشف و فهم اين امر ازسوي ديگر بايد مبلغان مسلمان توجيه مقبولي از نظريه ولايت فقيه ارائه كنند , تاجلوي تبليغات مسموم دشمنان گرفته شود و عطش جويندگان حقيقت نيز سيراب گردد . دراينجا قصد ما اين است كه توجيهي ساده از اين نظريه ارائه كنيم . لازمـه مـسـلـمـان بودن مي توان به هر انسان - خواه مسلمان يا غير مسلمان - گفت : ما مردمي هستيم كه دين خاصي را پذيرا شده ايم . اين دين مجموعه اي از عقائد و ارزشها را به ما ارائه مي دهد . اعتقاد ما اين است كه اسلام فقط بيان كننده يك سري عبادات نيست . بلكه دين جامعي است كه درباره قضاوت بين مردم , چگونگي برخورد با مجرمان وتبهكاران , انجام معاملات , چگونگي برخورد با غير مسلمانها , آداب تعليم و تعلم و احكام و قوانيني دارد . بنابراين , ضرورت دارد كه در تمام زمينه ها از قوانين ديني پيروي كنيم . قانوني معتبر و لازم الاجراست كه بي واسطه يا با واسطه به منابع ديني برسد . مـثـلا اگـر مسلماني بخواهد غذاي جديدي را در برنامه غذايي اش بگنجاند , ابتدا لازم است جنبه حلال و حرام بودن آن را مورد بررسي قرار دهد . مسلمان حقيقي كسي است كه در هر كاري توجه به برنامه و قانون شرع داشته باشد وهر اندازه اي اين توجه كم باشد , از دايره اسلام واقعي به دور است . شـرايـط ولي فقيه1 - از آن رو كه رئيس حكومت كسي است كه بايد قوانين آن حكومت را بهتر از ديگران حفظ كند و بر اجراي كامل آنها نظارت داشته باشد , لازم است كه او آشنايي كامل به قوانين داشته باشد . در نـظـام اسـلامي كه اكثريت مردم پيرو قوانين اسلامند , بايدكسي كه در راس نظام است فقيه جامع الشرايط باشد يعني آگاهي او از منابع قانون اسلامي به حدي باشد كه خودش بتواند قوانين و مقررات را ( اجتهاد ) كند نه اينكه فقط آگاه از قوانين اسلامي باشد . زيرا غير مجتهد هم ممكن است آگاه از قوانين باشد ولي چون اين آگاهي اش از راه تقليد حاصل شده است , نمي تواند حاكم شرعي باشد . 2 - از سـوي ديـگـر بـايد حاكم و رهبر اسلامي از تقواي لازم برخوردار باشد تاشهروندان نسبت به كارها و تصميم هايش مطمئن باشند , و بدانند به هيچ وجه خيانتي صورت نخواهد گرفت . 3 - حـاكـم اسـلامـي بـايد از مديريت بالايي برخوردار باشد - البته اين شرط براي هرحاكمي چه اسـلامـي و چـه غـيـر اسلامي ضروري است - تا بتواند جامعه را در راه رسيدن به اهداف مقدس و عاليه اش رهنمون سازد . به نظر مي آيد در صورت پذيرش مقدمات مزبور , نظريه ولايت فقيه , نظريه اي مقبول وآسان است . لكن كساني بدون تبيين اين مقدمات وارد بحث ( ولايت فقيه ) مي شوند . در نتيجه اين نظريه يا همچنان نامعلوم باقي مي ماند و يا بصورت نادرستي تصويرمي شود .
پرسشها و پاسخها
مصباح يزدي - محمد تقي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.